نود و سومین کوزه عسل
زندگی همچینم بدون موبایل سخت نمی گذره! یه جورایی اصلاْ مخصوصا گذاشتم قطع شه!! شاید درست بعد از جریان تولدم توی این تصمیم راسخ تر شدم! اینکه دیدم همه ی دوستایی که ادعای نزدیک بودنشون می شه با یه اس ام اس خشک و خالی من و از سرشون باز کردن!!
وای که چقـــــــــــــــدر الآن خوش می گذره که هرکی باهام کار داره مجبوره زنگ بزنه خونه!!
حتی نمی تونه الکی یه اس ام اس بزنه که بگه من یادت بودم!! وای خیلی خوش می گذره!! دیگه موبایلم و وصل نمی کنم!
خداییش خیلی مسخره ست ها! این بنی بشر هرچی که می سازه برای نزدیکتر شدن مردم٬ بدتر اونا رو از هم دور می کنه!
گراهام بل خدا بیامرز وقتی اومد تلفن رو ساخت فکر می کرد باعث می شه مردم راحت تر و بهتر به هم دسترسی داشته باشن! اما وقتی تلفن اومد دیگه کم کمک دیدارها و رفت و اومدها کمتر شدن و مردم به یه تماس ساده بسنده کردن.
یه جوری شده اصلاْ! معرفت و مرام آدمام الکی شده. انقدر دلم می خواد یه روز که از در خونه میام تو ببینم یه نامه افتاده روی زمین که مال منه! من عاشق نامه بازیم.
اصلاْ اگه یه روز نامزد کنم بهش می گم جای اینکه زنگ بزنه و حالم و بپرسه روزی یه نامه بنویسه و برام پست کنه!!
حالا اصلاْ از ایناشم که بگذری ٬ اگه روزی حتی ۲ تا دونه اس ام اس هم می زدم٬ الآن ماهی تقریباْ هزار رفته تو جیبم. ولی من که روزی ۲ تا اس ام اس نمی زنم که!!
پ.ن: یه بازی باحال !!