* رفته بودم پیش خیاط لباس نامزدیم که خیر سرم واسه مجلس پسر خاله هه بدم لباس بدوزه برام!  هیچی دیگه! دست به هر جا می ذاشت و هرجا رو اندازه می گرفت ۷ سانت از اندازه قبلی کمتر شده بود! اصلا من از دست رفته م! فکر کنم ۴ سایزی لاغر شده م! باور چُن!!!
ای ول عجب توهمی!!!!  یکی بیاد یه سوزن به من بزنه بلکه بترکم بشم قد نامزدیم!

* چارشنبه گوبای پارتی بود با این جوونورا!  اگه مامان باباهاشون بدونن من به بچه هاشون می گم جوونور چقدر دل خودشون و اجدادشون شاد می شه! آخر کلاسشون که شد - هر سه تا - گفتم میاین عکس بندازین؟؟ آقا چه استقبــــــــالـــــی!! کلاس آخرم که در عرض یک پلک بر هم نهادن دیدم همه رفتن رو نیمکتاشون وایسادن!  فکر کردین جذبه گرفتم و نشوندمشون سر جاشون؟؟! ها! مگه این جوونورا رو می شه نشوند؟! الان بنده روی صورتم کلی جای بادکش شدگی وجود داره!! فکر کنم به اندازه یه مجلس عروسی به همه بوس دادم!  می دونم می دونم! شمام مثه من احساساتی شدین! دیروز که رفته بودم واسه کمک و سر جلسه امتاحانا وایسادن و تست صحیح کردن و نمره دادن و اینا همه از دم یا بهم تسلیت می گفتن یا خدا قوت(!) که یه ترم سه ماهه رو با این ... با این... اه! کلمه مناسب براشون پیدا نمی کنم!! با همین . . . ها (هرچی می خواین فحش توش بذارین!!) سر کردم!! خدایا دیگه بی برو برگرد باید منو ببری بهشت! به من چه؟ خودت گفتی جزای صابرین بهشته!
آهان اینو بگم! ما از بچه ها که تست می گیریم بهشون می گیم بالای پاسخ نامه هاشون غیر از اسمشون و ترمشون ٬ اسم معلمشون و روز و ساعتش رو هم بنویسن. بعد دیروز که داشتیم تو دفتر تست ها رو صحیح می کردیم می دونین چی دیدیم؟؟ یکی بالای برگه ش نوشته بود:   استان تهران!!! احتمالا می خواسته آدرس پستی و شماره کارت ملی و شماره شناسنامه اینا رم بنویسه وقت نشده بوده!

* این روزهایی که می گذره روزای خوبین...روزایی که با خودشون تجربه های تازه و ناب با هم بودن های جدید رو دارن...خوشحالم که دوستای من حالا شده ن دوستای تو...خوشحالم که از تنهایی در اومدی :)  یادمون نره این شبا رو...شبگردی ها رو...بدمینتون ها رو...افطاری ها رو...دربند رو...پارک نیاوران و پارک ساعی رو...ساندویچ هات داگ اونم ساعت ۲ نصفه شب رو...دسته گل ۳ تومنی رو...خنده هامون رو...شوخی هامون رو...یادمون نره همه این جوونی ها رو...

* حرفت از تو گوشم بیرون نمی ره..." خیلی چشم دنبال دوستی ما بود!!" . . .

پ.ن: همسری رو معتاد کردم! بالاخره آوردمش تو جمع Lost بین ها! :دی