+ واییییییی! من اضطرابم میـــــــــــاد!!  یعنی ذوق دارما! خوچحال هم هستم! اما بدجوری هم اضطرابم گرفته!! اخه از شنبه من می رم سر اولین کلاسم!! وای فکر کــــــــــــــــــــــــن! نه فکر نکن! تو هم یوهو اضطرابت اود می کنه یوهو عمل لازم می شی!  
دیروز رفتم موسسه . یه کلاس دسته جمعی گذاشته بودن واسه همه تیچر ها! وای فکر کن! من نشسته بودم بغل تیچرهام!! چه هیجانی!!  بهم سه تا کلاس داده ن. ۲ تاش Get ready ان که باید برم ABCD یادشون بدم!  یه کلاسمم Bravo starter ه الفبت رو تموم کرده ن و کم کم دارن حرف زدن یاد می گیرن! ای جانم! انقده این دختر کوشولو ها خوردنی ان که نگو!! خدا رو شکر با پسر بچه ها کلاس ندادن بهم! آخه نیست من خیلی سازگارم باهاشون یوهو زیادی خوش می گذشت به همه مون! اینا کتابامن: (+) (+)
دیگه مام رفتیم قاطی شمع هایی که می سوزن و راه رو روشن می کنن! باشد که گازسوز شویم!

+ دیروز آقای "ص" - رئیس موسسه - یه حرف خوبی زد! یه حرفی که کاملا مصداق همه ماهاست! می گفت ماها خوب می دونیم از چی بدمون میاد! اما نمی دونیم دوست داریم چی جاش باشه! خودش مثال سر ان مم لکت رو می زد! می گفت نسل ما از ش ا ه بدش میومد! ورداشت گذاشتش کنار! اما نمی دونست بعدش چی می خواد! حالا این گروه اومده ن! مردم اینا رم نمی خوان! اما می دونن واقعا چی می خوان؟!

+ من عاشق این تبلیغ چی توز موتوری ام! همون که پفکه می پره وسط خیابون بعد میمون چی توز با موتور می ره نجاتش می ده! آخه واقعا با یه تبلیغ چند ثانیه ای کل رانندگی توی ایران رو به تصویر کشیدن! اولش که پفکه دم دم سبز شدن چراغ ماشین ها تصمیم می گیره از خیابون رد شه. بعدم تا چراغ سبز می شه همـــــــــــــــــــه بلافاصله پاشون و می ذارن رو گاز و ماشالا یه ثانیه رم از دست نیم دن! - به این می گن سیستمِ وقت طلاست! - بعد هیشکی استیصال این پفک بدبخت وسط خیابون مونده رو به اثنی عشرش هم حساب نمی کنه!  بعدشم که مینی بوسه دقیقا طبق دستورات راهنمایی رانندگی -از روی خطوط حرکت کنید!- یوهویی سر می رسه و بدون اینکه زحمت یه نیش ترمز رو به خودش بده هی فقط چراغ می زنه! آخرشم که دقیقا مثه خیابونای تهران که همیشه پر مگس نماهایی به نام موتور سواران ه٬ یه دونه ویراژ دهنده شون پیداش می شه و وییییییییژ پفک بدبخت رو نجات می ده!!  (خدایا شکرت یه قربانی کم شد! ) کلا به این می گن یه انیمیشن سالم و شاد و هپی اندینگ برای رد سنی الف!

+  عجب حکایتی شده این قطعی برق ها! این جدول زمان بندی شون چه جوریه؟ من که نفهمیدم آخر سهم ما کی ه؟!
نمی دونم ... شاید اشتباه می کنم. اما به نظرم اینا هم خیلی گناهی ندارن! یعنی خوب همه دنیا دارن می گن ما داریم با کمبود انرژی مواجه می شیم! اونوقت هیشکی ککش هم نیم گزه! کسی حال نداره بلند شه اون چراغ اضافی توی اتاق رو خاموش کنه! دوست نداره جای ۱۰ تا چراغ بالای میوه های مغازه ش ۵ تا روشن کنه! خوش نداره یکم کمتر آب اصراف کنه! ملت دوست دارن تو زمستون انقدر خونه شون گرم باشه که با تاپ و شلوارک بگردن! تو تابستون انقدر خنک باشه که ژاکت بپوشن! دوست دارن ۵۰ تا ۵۰ تا نون بخرن بیات کنن بریزن دور! برنج درست کنن پیمونه پیمونه خشکش کنن بدن گنجیشک های بدبخت که کلسترول گرفته ن از دست این برنج خوردن های مداوم! ماها یاد گرفتیم فقط غر بزنیم! هی بگیم چرا اینجوری می کنن چرا اونجوری نمی کنن! خودمون چی کار می کنیم؟ ما مگه ادعا نداریم که سهیمیم توی تمام خزائن این مملکت؟ چرا رعایت نمی کنیم یه ذره؟ ما تهرانی ها چی مون از بقیه بهتره که همه سد ها باید برای آب رسانی تهران زده بشن؟ از همه شهر ها آب سر ریز کنن به تهران که اقدس خانوم می خواد حیاط بشوره و بچه کوکب خانوم می خواد آب بازی کنه و عباس آقا گرمشه می خواد ۴ تا کولر با هم روشن کنه و الی آخر! بد نیس گاهی جای غر زدن یکم فکر کنیم!

والسلام! یکی منو از برق بکشه!

+ خدایا تو شاهد! نیت خیر من آنچنان تعبیر به سوء شد که برق سه فازم پرید! یقه کی و بگیرم آخه؟!!

+ میل نوشت:

کلاس آموزشی برای آقایان!

اهداف تربیتی: جهت تقویت ان بخشی از مغز که از وجودش بی خبرند.

واحد اول دروس پایه ای:

چطور بدون مادرمان زندگی کنیم:200 ساعت
"همسرم مادرم نیست": 35 ساعت
درک این مساله که فوتبال چیزی جز یک ورزش نیست و حذف شدن از جام جهانی فاجعه نیست:500  ساعت

واحد دوم زندگی زناشویي:

بچه دار شدن بدون حسودی به نوزاد:50 ساعت
غلبه بر سندروم "کنترل از راه دور تلویزیون همیشه باید دست من باشد": 55 ساعت
درک این مساله  که کفش ها خودشان توی جا کفشی نمی روند:80 ساعت
چطور بدون گم شدن، لباس های کثیفمان را تا سبد رخت چرک ببریم: 50 ساعت
چطور بدون اینکه ناله کنیم از بیماری مهلک سرما خوردگی جان سالم به در ببریم: 50 ساعت

واحد سوم اوقات فراغت:

چطور در آشپزی کمک کنیم بدون اینکه آشپزخانه را به گند بکشیم
چطور نوشیدنی سرو کنیم بدون اینکه سینی را تبدیل به استخر کنیم
چطور یک بلوز را در کم تر از دو ساعت اتو کنیم و در عین حال از سوختنش جلوگیری کنیم

واحد چهارم آشپزخانه:

مرحله اول مقدماتی
Off خاموش
Onروشن
مرحله اول پیشرفته: اولین نیمروی زندگیم بدون سوزاندن ماهیتابه

کلاس عملی: عملیات جوشاندن آب قبل از اضافه کردن ماکارونی

بعد از قبولی در مرحله اول مرحله فشرده با عناوین زیر آغاز می شود.نظر به اینکه مباحث واقعا پیچیده اند در هر کلاس حداکثر هشت شاگرد پذیرفته می شوند.

اولین مبحث البسه: از لباسشویی تا کمد (یک مرحله مرموز)
دومین مبحث: ریسک های پر کردن ظرف آب بعد از آب خوردن و بردن آن تا یخچال
سومین مبحث: آشپزی و بیرون بردن زباله ها شما را ناقص نمی کند
چهارمین مبحث: مصیبت کاغذ توالت کاغذ توالت خود به خود کنار توالت ظاهر نمی شود (نمایشگاهی از همه چیزهای خود به خودی در خانه)!
پنجمین مبحث: آیا وقتی مردی رانندگی می کند، می تواند آدرس بپرسد بدون اینکه بی عرضه به نظر برسد؟
ششمین مبحث: تفاوت های اساسی زمین با سبد رخت چرک
هفتمین مبحث: "مردی در صندلی کنار راننده" آیا واقعا ممکن است دائما دستور العمل صادر نکنیم و غر نزنیم وقتی خانم رانندگی می کند یا مشغول پارک کردن است؟