نصف عمر من زیر زمین می گذره!
تو مترو نشسته بودم منتظر قطار. یه خانومه اومد با دو تا بچه هاش. یکی شون یه دختر ۷-۸ ساله بود با یه پیراهن آستین حلقه ای و یه ساک ورزشی رو دوشش. یکی دیگه شونم یه دختر نـــــــــــــــــاز ۴-۵ ساله با موهای فر مصری٬ لبای سرخ و لپای گلی٬ تپلی و خوشمزه با بولیز و دامن شلواری جین.  هی من این بچه هه رو نگاه می کردم هی می گفتم با خودم کاشکی یه دوربین داشتم عکس می نداختم ازش!  یوهو این بچه هه پرید لبه سکو نگاه کنه قطار اومد یا نه٬ مامانش هول شد شروع کرد به صدا زدن اسمش. حالا فکر می کنی اسمش چی بود؟!
...
...
...
...
...
...
...
...
"محمد رضا"!!!!!!!!!!!!!!!!! همونجا بود که سجده شکر به درگاه خدا به جا آوردم که بار الهی! قربون قدت که اگه هیچی به ما ندادی لااقل جنسیتمون و مشخص کردی٬ می دونیم تکلیف خودمونو!!این بچه رو از الآن شکل دخترا می گردونن پس فردا دچار دوگانگی شخصیت و ج ن س ی ت می شه سر از جاهای بد بد در میاره!

خواهشا این توهم براتون بوجود نیاد که من از این عشق بچه هام که هرجا یه جوونوری به اسم بچه ببینم قربون صدقه ش می رم! بچه فقط دورا دور! اونم وقتی خوش اخلاقه! اونم فقط واسه نیم ساعت! نهـــــــــــــــــــــــایت ۱ ساعت! بیشترش یا خودم و دار می زنم یا بچه هه رو می ندازم از پنجره بیرون! حالا با این اوصاف عشق بی پایان من به این موجودات چهارپا(!) آبجی خرسه گرام داره شهریور می ره مکه ۲تا بچه های نازنینش و می ذاره پیش ما! خداوند به ما صبر جزیل (صبر چی چی می گن؟؟) عطا فرماید! الهی آمین!

پ.ن۱: کیو دیدی در حین آپدیت کردن فلفل دلمه ای سبز گاز بزنه؟!! منو؟؟ ای ول زدی تو خال!

پ.ن۲: هرچند که از این تبلیغ ۲۰۶ صندوق داره بدم میاد. اما ای حالی می کنم از تیکه پسره به عروس دوماده!! یه چیزی تو مایه های این می گه: "شمایی که به این زودی می خواستین بشین  سه نفر باید از اول این کارو می کردین!"

پ.ن۳: سوال مسابقه قبلی یادتونه؟ حالا یه سوال مشکل دیگه:
در یک باغ حتما...وجود دارد.
ا) استخر
۲) باغبان
۳) میوه
۴) درخت
نگین من بهتون گفتم. اما جوابش می شه گزینه ۱!!زود باشین پیامکش کنین!