صد و هفتمین کوزه عسل
دومین فاجعه قرن اتفاق افتاد و من و خرس سفید دیروز دوباره همدیگرو دیدیم! صبح که در رو به حیاط و باز کردم و اومدم که از خونه بیام بیرون تازه فهمیدم چقدر باید به خودم و اون فحش بدم که یه روز ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرد برفی رو انتخاب کردیم تا با هم بریم شاه عبدالعظیم!!
خدایا همه ی بیمارها رو اعم از روانی و غیر روانی شفا بده! آمین!!
می دونم که همه اتفاقات رو ریز به ریز تو بلاگش می گه! پس من توضیح بیخود نمی دم! فقط در اوصاف این سفر همین و بگم که کــــــــــاملا مثل موبایل ندیده ها برخورد کردیم و هی هرچی بود از این گوشی به اون گوشی فرستادیم و از اول تا آخرشم کر کر خندیدیم!
مطمئنم اگه می شد تو نماز هم خندید ما اصلا از اون چند دقیقه هم نمی گذشتیم!! دیگه چشای همه لوچ شده بود از بس به ما چپ چپ نگاه کرده بودن و ما هم به روی خودمون نیاورده بودیم!! مثل بچه پر رو ها نشستیم و پفیلامون و خوردیم و هی به طرز اعصاب خورد کنی خندیدیم!! ولی خیـــــــــــــــــــــلی خوش گذشت!! تو مترو٬ ایستگاه امام خمینی که از هم جدا شدیم یه لحظه جاش و خیلی خالی کردم. اونم وقتی بود که یه خانومه رو جلوم با این چکمه ها دیدم:
اینجوری باز خیلی معلوم نیست! سیوش کن بعد بزرگش و تو کامپیوترت ببین تا بفهمی من چی می گم!!
اصلا سعی نکن بفهمی چه جوری من از چکمه های سرخ پوستی اون خانومه عکس گرفتم! چون مصیبتی بود در نوع خودش!! اما واقعا دیگه داشتم می ترکیدم از خنده!! خلاصه که جات خیلی خالی بود اون صحنه! ایشالا قرارای بعدی!!
کلی تم و کلیپ و آهنگ منصور و اینا ریخت رو گوشی م. یه چند تاش و می ذارم اینجا ملت هم سود ببرن. تم گوشی سونی اریکسونه. خیلی هم خوشگلن همه شون. دست شما درد نکنه خرس سفید !!
اون رایتینگ ه یادت هست درباره اساسی ترین اختراع بشر؟ تیچر امروز برگه هامون و که صحیح کرده بود آورد. پایین رایتینگ من یه طومار نوشته بود که کلی عشق کردم باهاش! با خودکار بنفش...
Exellent!
I am really so impressed to come up with this comment
especially with this certain assignment.
1. Wonderful reasoning
2. Superb way of putting them together
3. Remarkable English knowledge
کلی کیف کردم خلاصه! امروز هم باید یه فن لتر (fan letter) به یه بازیگری٬ فوتبالیستی٬ خواننده ای کسی می نوشتی. هی من به مخم فشار آوردم ببینم من کیو دوست دارم آخه! هرچی فکر کردم دیدم در قلب من هیچ مذکری وجود نداره! چه برسه به بازیگر و فوتبالیست و خواننده!! منم گفتم به جهنم! به گلشیفته فرهانی نوشتم!!!
بگذریم که بعدش چقدر در مورد آدمی که من انتخاب کرده بودم خندیدیم!!
پ.ن: داشتم به کل قضیه تولدم و فراموش می کردما! آخه این هدیه از کجا اومد یه دفعه بعد از دو ماه؟؟ ببین خیلی مرسی! اما کاش تو هم مثه بقیه ساده از کنارش می گذشتی...